شمیم یاس

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

موعود(ع) در معراج

07 آذر 1395 توسط خديجه كزيكه اكوش

اصلی‌ترین مشاهده پیامبر اعظم(ص) در شب معراج را باید شهود انوار مقدسه ائمه(ع) بدانیم که اصحاب متعددی روایت ذیل یا مشابه آن را از آن حضرت نقل کرده‌اند و همان‌طور که خواهیم دید در میان دوازده امام(ع)، حضرت مهدی(ع) جایگاهی ویژه و ممتاز دارند. ضمن این روایات نقل شده است که رسول خدا(ص) فرمود:

همانا خدای عزوجل در آن شب که به گردشی شبانه برده شدم (معراج) به من وحی فرمود: ای محمد چه کسی را در زمین میان امتت به جای خود گذاشتی؟ ـ در حالی که خدا خود بدان آگاه‌تر بود ـ عرض کردم: پروردگارا، برادرم را فرمود: ای محمد، علی ابن ابی‌طالب را؟ عرض کردم: بلی ای خدای من، فرمود: ای محمد من ابتدا از مقام ربوبیت نظری بر زمین افکندم و تو را از آن اختیار کردم. هیچ گاه یادی از من نمی‌شود مگر اینکه تو نیز با من یاد کرده شوی. من خود محمودم و تو محمد؛ سپس نظری دیگر بر زمین افکندم و از آن علی بن ابی‌طالب را برگزیدم و او را وصی تو قرار دادم، پس تو سرور پیامبران و علی از نام‌های من است و «علی» (مشتق آن) نام اوست. ای محمد، من، علی و فاطمه و حسن و حسین و امامان را از یک نور آفریدم؛ سپس ولایت ایشان را بر فرشتگان عرضه داشتم، هر که آن را پذیرفت از مقربین گردید و هر که آن را رد نمود به کافران پیوست. ای محمد، اگر بنده‌ای از بندگانم مرا چندان پرستش کند تا رشته حیاتش از هم بگسلد و پس از آن در حالی که منکر ولایت آنان است با من روبه‌رو شود، او را در آتش دوزخ خواهم افکند سپس فرمود: ای محمد، آیا مایلی آنان را ببینی؟ عرض کردم: بلی. فرمود: قدمی پیش گذار.‌ من قدمی جلو نهادم. ناگاه دیدم علی بن ابی‌طالب و حسن و حسین و علی‌بن الحسین و محمد بن علی و جعفربن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی آنجا بودند و حجت قائم همانند ستاره‌ای درخشان در میان آنان بود، پس عرض کردم: پروردگار من اینان چه کسانی‌اند؟ فرمود: اینان امامان هستند و این یک نیز قائم است که حلال‌کننده حلال من و حرام‌دارنده حرام من است، و از دشمنان من انتقام خواهد گرفت. ای محمد، او را دوست بدار که من او را دوست می‌دارم و هر کس را که او را دوست بدارد نیز دوست می‌دارم.

منبع:http://labkhandeto.com

 نظر دهید »

کودکی و آغاز دشواری های زینب(س)

01 آذر 1395 توسط خديجه كزيكه اكوش

محنت‌‌ها و رنج‌‌های زینب کبری(س) پس از رحلت رسول اکرم(ص) و با اولین انحراف و ضایعه در جهان اسلام آغاز شد. در واقع این بانو فقط پنج بهار از عمر خود را در آسایش و دور از غم و اندوه به سر برد. جدایی و فراق جدّ بزرگوارش و مصیبت از دست دادن آن وجود مقدس از یک طرف و توطئه ی سقیفه‌ی بنی‌‌ساعده و انحراف و تغییر مسیری که در اسلام پدید آمد از طرف دیگر، هجومی سخت و توان‌‌فرسا بر زینب آورده و درهای غم و اندوه را به رویش گشوده بود.

از آن پس دشواری ها و گرفتاری ها تا پایان عمرش استمرار داشت و تنها چیزی که توانست به رنج‌‌های پنجاه ساله‌ی آن بانوی مکرمه خاتمه دهد، رحلت از دنیا بود. پس از مادرش زهرای اطهر(س) هیچ‌کدام از زنان عالم به اندازه‌ی زینب مصیبت ندیده است. به یقین، هیچ‌ زنانی توان صبر و تحمل در برابر آن همه مشکلاتی که بر زینب وارد شده، نداشته و ندارد. دشواری های زینب از دشواری های برادرش امام حسین(ع) بیشتر بوده است.

«محمدجواد مغنیه» می‌گوید: «هر کس تاریخ این بانو را بخواند، درمی‌یابد که سختی‌‌ها و رزایا و یک سلسله دشواری ها، حلقه‌‌های به هم پیوسته‌ای مانند زنجیر پدید آوردند که سرتاسر زندگی او را از ابتدا تا پایان عمرش دربرگرفته و احاطه نموده است؛ به طوری که وی را «ام المصایب» لقب داده‌اند و هر گاه این لقب گفته شود، زینب به ذهن می‌آید که عَلَم خاص برای او شده است».

منبع:http://www.zohur12.ir

 نظر دهید »

فداکاری و جهاد حضرت زینب(س) در راه دین

26 آبان 1395 توسط خديجه كزيكه اكوش

ایمان به خدا آثار و لوازمی دارد و مسئولیتها و تعهداتی به دنبال می آورد که هر کس نمی تواند بدان ها جامه عمل بپوشاند و به آثار و لوازم آن عمل نماید و از آن جمله است مبارزه و جهاد در راه پیشبرد این هدف مقدس و پیکاربا بی دین نان ، و گذشت و فداکاری در این راه از مال و جان این حقیقت را خدای جهانیان در ضمن چند آیه بیان فرموده که یکی از آنها این آیه شریفه است که می فرماید:
وَالَذینَ ءَامَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فی سَبِیلِ اللهِ وَالذَّینَ ءَاوَواوَّ نَصَرُوا أُولَئِکَ هُمُ المُومِنُونَ حَقاً
آنان که ایمان آورده و مهاجرت کردندو در راه خدا پیکار و جهاد نمودند و هم آنان که (مومنان را ) پناه داده و یاری کردند، مومن و اقعی و حقیقی اینهایند.
منظور از جهاد همان جهد و کوشش و پیکار در راه خدا و فداکاری و گذشت در این راه است ، و این کار از هر کسی به نحوی ساخته است و تحت شرایط خاصی شایسته است، و بر آنها واجب نیست ، اما اگر از راههای دیگری که با ساختمان وجودی و عفت و شخصیت آنان سازگار باشد بتوانند خدمتی در این راه انجام دهند یکی ازنشانه های ایمان و کمال آنها است ازاین رو حضرت زینب(س) در راه مبارزه با بی دینان و بدعت گذاران از تمام فرصت هایی که پیش می آمد استفاده می کرد و تا جایی که مقدور بود از طریق سخنرانی و تذکر و گفتگوی با صحابه خطرهایی را که به دنبال انحراف در رهبری و نافرمانی و سرپیچی از دستور پیغمبر احساس می کرد و مسلمانان را تهدید می نمود گوشزد فرمود، و چون می دید از این راه نتیجه مطلوب عایدش نمی شود حتی از طریق گریه و ناله ، نارضایتی خود را از نظام حاکم انحرافاتی که پیش آمده بود اظهار می داشت. یادگار این بانوی بزرگ یعنی زینب کبری(س) نیز همانند مادرش فاطمه زهرا(س) وقتی احساس کرد مسئولیت بزرگ جهاد در راه دین و پیکار مبارزه با بی دینان به دوشش آمده و در این راه باید از مال و منال شوهر و فرزند بگذرد حتی اگر لازم شود از دادن جان نیز دریغ نکند با کمال شهامت و فداکاری از خانه و کاشانه و شوهر و زندگی که داشت دست کشید و فرزند یا فرزندان خود را نیز برای قربانی به همراه خود به قربان گاه نینوا آورد و در همه جا، یاری مهربان و دلسوز برای رهبر عالیقدر این قیام و نهضت مقدس یعنی حضرت اباعبدا… الحسین(ع) بود و چون عصر عاشورا شد و آن حجت الهی به درجه شهادت رسید، و سهم عمده دیگری از این مبارزه مقدس بر سهم قبلی افزون شد، و بار تازه ای از این مسئولیت سنگین بدوش این بانوی شجاع نهاده شد با کمال شهامت و بزرگواری و گذشت و فداکاری همچون کوهی پولادین و سری آهنین در برابر دشمنان منحرف و گرگان خونخوار ضد دین و انسانیت قیام کرد، و حتی در موارد چندی جان فرزند برومند امام حسین (ع) و حجت ا… زمان یعنی حضرت سجاد(ع) را از مرگ حفظ کرد، و در سخت ترین شرایط و پرخفقان ترین محیط ها در برابر جنایتکاران و ستمگران بی دین بدون هیچ واهمه و بی مهابا ازدین و آئین خود و مسلمانان دفاع کرد، و هرکلمه از سخنان پرمعنا و روح بخش و نیز هر جمله از نطقها و سخنرانی هایش همچون تیرکاری و شهاب سوزانی بود که بر قلب دشمنان می نشست ، با کمال سرافرازی و موفقیت این مسئولیت سنگین را به خوبی انجام داد، و باری را که مردان بزرگ نمی توانستند به صورت دسته جمعی به منزل برسانند این بانوی با عظمت یک تنه و به تنهایی به منزل رسانید.

منبع:http://zeynaby.persianblog.ir/post/40/

 نظر دهید »

عدالت زینب

08 آبان 1395 توسط خديجه كزيكه اكوش


عدالت گستري

دوران بيست و پنج سال مظلوميت و سكوت سپري مي‌شود؛ مردم به خانه اميرالمؤمنين هجوم مي‌آورند و علي(ع) كه انديشه اي جز حق در او راه ندارد براي رهايي بخشيدن مردم از ظلمها،‌ بي‌عدالتي‌ها و انحرافاتي كه بعد از پيامبر اكرم دامنگير آنان شده بود، زمام حكومت را در دست مي‌گيرد. پنج سال حكومت علي(ع) براي زينب بسيار آموزنده و الهام بخش بود. عدالت گستري در آن دوران چنان اوج داشت كه بسياري از كسان كه به هوس متاع دنيا، رياست، پست و مقام و ثروت اندوزي به سوي علي روي آورده بودند از دشمنان سرسخت و ستيزه جوي او شدند. آنان ظطاقت شنيدن سخني چون: «به خدا قسم آن‌چه از عطاياي عثمان، و آن‌چه بيهوده از بيت المال مسلمين به اين و آن بخشيده،‌ بيابم به صاحبش برمي‌گردانم؛ گرچه زناني را به آن كابين بسته يا كنيزاني را با آن خريده باشند.» را نداشتند.

آنان ديدند كه حضرت در برابر درخواست برادرش عقيل كه به خاطر فقر چيزي از گندمهاي بيت‌المال مي‌طلبيد،‌ آهني گداخته به بدن او نزديك كرد و در مقابل ناله برادرش عقيل،‌ فرمود: «زنان در سوگ تو بگريند! از آهن تفتيده اي كه انساني آن را به صورت بازيچه، سرخ كرده ناله مي‌كني!‌ اما مرا به سوي آتشي مي كشاني كه خداوند جبار با شعله خشم و غضبش برافروخته است!‌ تو از اين مي نالي و من از آتش سوزان نالان نشوم؟». قضاوت حضرت درباره دخترش ـ كه گردنبندي را از بيت‌المال به امانت گرفته بود ـ كه «اگر اين امانت را از بيت المال به صورت عاريه ضمانتي نگرفته بودي نخستين زن هاشمي بودي كه دستت را به خاطر دزدي قطع مي‌كردم» ريشه هاي طمع را در آنان مي سوزاند.

منبع: سايت تبيان

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

شمیم یاس

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس